بله درست متوجه شدین جملهی تیتر اشتباهه و اصلش اینه که امام خمینی (ره) فرمودند من یک تار موی این کوخ نشینان را به همه کاخ نشینان عالم نمیدهم ولی انگار تولیت حرم مطهر و موسسه تنظیم و نشر آثار امام راحل این جمله رو برای خودشون اینجوری ترجمه کردهاند که من یک تار موی این کاخ نشینان را به همه کوخ نشینان عالم نمیدهم.
مسئولین حرم مطهر امام راحل به بهانه اینکه امام خمینی(ره) فردی است که بیش از 300 هزار شهید جان خود را تقدیم ایشان کردند و جای دارد که نام و یاد ایشان در بالاترین سطح باشد اقدام به ساخت پرهزینهترین بنای یادمان دنیا کردهاند و در مقابل انتقادات میگویند هر کس هم که نمیتواند این مسائل را تحمل کند یا از حسادت اوست یا از نادانی.(انصاری قائممقام موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره))
اما ما نسل سومیها که حضور امام را آنچنان باید درک نکردهایم بین دوراهی نادانی خودمان و صحبتهای امامگیرکردهایم. چراکه امام در بسیاری از صحبتهای خود مسئولین و روحانیون را دعوت به ساده زیستی میکرد و حتی تا آخر عمر بابرکت خود و در اوج قدرت و مقام، حاضر نشد خانهای بزرگ و گسترده برای خود فراهم کند، حتی حاضر نشد حسینیهای که محل دیدارهای او بود، گچ کاری و رنگآمیزی شود و حالا کدام را باور کنیم؟ حرمی با اینعظمت و شکوه یا ساده زیستی آن دوران؟
ولی بنازم به امام راحل که گویا این روزها را میدید چراکه در جمع سفرا و کارداران دولت جمهوری اسلامیگفت:
«... شما باید به هر سفارتخانه ای که دارید، به جای آن خرجهای طاغوتی که در آن وقت [دوران ننگین پهلوی] می شد، آن مهمانیهای طاغوتی، که همه اش برخلاف اخلاق اسلامی بود، و آن خرجهای دیگری که خود شما هم می دانید که در آن جا می شد، آن مخارج را صرف تبلیغات بکنید و به دنیا بفهمانید که اسلام چطور است... خوف این که ما اگر ساده رفتار کنیم، آنها با آن سفارتخانه های آنها، با آن وضعی که دارند، ما در نظر آنها تحقیر می شویم، این خوف را در خودتان راه ندهید... شما گمان نکنید که اگر چنانچه به طور ساده عمل بکنید و سفارتخانه شما یک جای ساده ای باشد، یک مرکزی باشد که از آن جا علم و دانش و اخلاق صادر شود، شما تحقیر خواهید شد، خیر. این حرف، حرف غرب زده هاست که خیال می کنند ما اگر مثل غرب نباشیم ما تحقیر می شویم... عظمت انسان، به لباس و کلاه و اتومبیل و پارک و امثال آن نیست. انسان یک حقیقتی است که اگر آن حقیقت بروز کند، شرافتمند است، عظمت دارد.... »«صحیفه نو »، م-موعه هنمودهای امام خمینی، ح 362/13 363
اونچیزی که مشخصه این اشرافی گری ها در زندگی امام خمینی اصلاً معنایی نداشته و به تازگی از سوی بعضی از افراد نزدیک به ایشون به رخ کشیده شده که وقتی بیشتر زوم میشویم رد پای سهامداران انقلاب ازجمله حاجی خاطره سادهزیست را میبینیم که آوازه ساده زیستی وی و فرزندان وی گوش فلک را کر کرده است و چشمه اشک را در چشمانمان میجوشاند و اینجاست که باید گفت نوه امام با ساده زیستان بنشست و فرامین امام از یادش رفت!!!
پیام ما نسل سومیها به امام خمینی (ره) : و تو ای امام، اگر نهال این انقلاب به دستان مردان وزنان کاشته شد و با خون 300 هزار شهید آبیاری شد جدای از سخنان ملکوتی و عرشی تو، ساده زیستی و همزیستی با مردمانت تو را در دلهای مظلومین دنیا جا نهاد و این جایگاه در دلهای ما ماندگار است و هرگز با اشرافی گری نزدیکان به شما از بین نخواهد رفت چراکه می دانیم روح ملکوتی تو از این اشرافی گری ها وقتی سفره بسیاری از مردم این کشور خالیست، در عذاب است...
پ,ن: سه سال پیش موقع اذان صبح وقتی برای زیارت به حرم امام خمینی (ره) رفتم عده ای از مردم را دیدم که بخاطر وضع مالی کم پناهنده حرم امام شده بودند و فرش های جلوی درب حرم رو به دور خودشون پیچونده بودند تا از سرمای شب در امان بمونند. این صحنه خیلی برام درد آور بود که چرا برای حرم امامی که مدام حرف از مردم مظلوم و فقیر می زد این همه سرمایه خرج میشه اما درست جلوی درب حرم یه عده فقیر مجبورن فرش های حرم رو به دور خودشون بپیچونن تا از سرما نمیرند و من درک کردم که واقعاً این آرمان های امام ما نبود...